نیشابور، شهری اساطیری
تاریخ انتشار: ۷ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۱۳۲۸۹
ایسنا/خراسان رضوی در خراسان رضوی، شهر اساطیری نیشابور در فاصله ۱۲۷ کیلومتری مشهد قرار گرفته که در طول تاریخ مهد بسیاری از دانشمندان، علما، شعرا، متصوفه بوده است. این سرزمین تاریخی هنر پرور بوده و حتی شماری از هنرمندان، شاعران و بزرگان معاصر نیز از این خطه برخاستهاند.
نیشابور شهری تاریخی است که آثاری از دورههای ساسانیان تا حمله مغول طی پژوهشهای باستانشناسی در خرابههایی در محدوده شهر کهنه آن بهجامانده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور در گفتگو با ایسنا، گفت: نیشابور با دارا بودن بزرگترین عرصه تاریخی کشور و بیش از ۱۰۰ اثر تاریخی و فرهنگی که در فهرست آثار ملی ثبت شده همچنین وجود اماکن و جاذبههای شاخص نظیر مجموعههای فرهنگی، تاریخی و زیارتی خیام، عطار، کمالالملک، فضل بن شاذان، امامزاده محمد محروق، مسجد جامع، مسجد چوبین، مدرسه علمیه گلشن، بازار سرپوشیده، آب انبار بازار، گنبدهای بزرگ و کوچک مهرآباد، باغ و عمارت امین الاسلامی، باغ و عمارت قوامی، عمارت مجتهدی و ... به عنوان ابر شهر و شکوه تمدن ایران زمین همه ساله پذیرای خیل عظیمی از گردشگران و زائران و علاقهمندان داخلی و خارجی است.
کمال خانی افزود: طبیعت زیبا و جذاب روستاهای هدف گردشگری ظرفیتهای اقامتی بسیار خوب هتل، بوتیک هتل، بومگردی و خانه مسافر در نیشابور میزبان مسافران و مهمانان است.
وی با اشاره به وجود جاذبههای طبیعی، گفت: آثار تاریخی و فرهنگی بسیار پذیرای مسافران و گردشگران داخلی و خارجی در تمام ایام سال است.
خانی افزود: دیدنیهای نیشابور، رنگ و بوی تاریخی و فرهنگی دارد و علاوه بر جاذبههای طبیعی و سرمایههای طبیعی ارزشمندی همچون معادن فیروزه، این شهر، گنجینههای ادبی و فرهنگی همچون خیام و عطار و هنرمندانی همچون کمالالملک را در خود جایداده است.
نیشابور با دیدنیهای پرشمار
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور با بیان اینکه از جاهای دیدنی نیشابور میتوان به آرامگاه عطار نیشابوری شاعر خالق منطقالطیر و تذکره اولیا اشاره کرد که ساخت آرامگاه او به قرن هفتم هجری برمیگردد؛ گفت: در کنار آرامگاه عطار، آرامگاه کمالالملک، نقاش بزرگ ایرانی هم واقع شده است.
وی اظهار کرد: آرامگاه خیام در شهر نیشابور، یکی از پر بازدیدترین جاذبههای این شهر به شمار میرود. حکیم عمر خیام نیشابوری علاوه بر سرمایهای در شعر و ادبیات فارسی، «ریاضیدان» و «ستارهشناس» هم هست. آرامگاه خیام نیشابوری درواقع گنجینهای ادبی در باغی خوشرنگ و لعاب قرار دارد.
خانی افزود: در این آرامگاه داخل باغی خوشرنگ و بو، مقبره امامزاده محروق قرار دارد. کتابخانه، موزه و مهمانخانه در این باغ دیدنی پذیرای میهمانان، مسافران و گردشگران است.
وی با بیان اینکه آسمان نمای خیام، صحنه نمایش ستارگان در نیشابور، نزدیک آرامگاه خیام قرار دارد و ساختمان وسیع و گنبدی شکل آن، جایی برای لذت بردن از پدیدههای آسمان شب است.
روستاهای هدف گردشگری نیشابور پذیرای مسافران و گردشگران
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور با اشاره به اینکه در شهرستان نیشابور، شاهد وجود روستاهای هدف گردشگری هستیم که این روستاها دارای طبیعت بکر و جاذبههای طبیعی هستند؛ گفت: روستای بوژان روستایی افسانهای و پلکانی در دامنههای کوه بینالود، در نزدیکی شهر نیشابور است.
وی افزود: روستای دیزباد، به دلیل بافت پلکانیاش، ماسوله خراسان است؛ روستایی که معماری پلکانی دارد و یکی از زیباترین جاهای دیدنی نیشابور بهحساب میآید، روستای ییلاقی آبشار بار هم یکی از زیباترین روستاهای ییلاقی و جاهای دیدنی این شهر است و آبشاری خروشان در این روستا وجود دارد که طبیعت روستای ییلاقی آبشار بار، برای دوستداران طبیعت، بسیار جذاب است.
خانی افزود: روستای گرینه هم دارای جاذبههای طبیعی است و آبشار گرینه هم چون آبشار بار پرجاذبه است و در چهل کیلومتری شمال شرق نیشابور و شش کیلومتری روستای گرینه، قرار دارد و برای گردشگران طبیعی دارای جاذبه است.
وی روستای خرو علیا را یکی از روستاهای دیدنی و ییلاقی نیشابور عنوان کرد و گفت: در این روستا که در درهای خرم و باصفا قرار دارد، آبشاری خروشان از ارتفاعات این روستا به سمت پایین میریزد که جذابیت روستا را بیشتر کرده است.
جاذبههای طبیعی نیشابور
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور با اشاره به اینکه در نیشابور جاذبههای تاریخی و طبیعی فروانی وجود دارد که این شهر را به مقصد گردشگران داخلی و خارجی تبدیل کرده است، اظهار کرد: دره هفت غار نیشابور از ییلاقهای پرطرفداری است که دارای صخرههای سرخرنگ است.
وی گفت: باغ قدمگاه، در ۲۴ کیلومتری شهر نیشابور یکی از جاذبههای این شهر است که در دامنههای جنوبی کوه بینالود سنگ رد پایی دیده میشود که به امام رضا(ع) نسبت داده شده و مردم معتقدند زمانی که ایشان از مدینه به سمت مرو حرکت میکردند، این مکان، توقفگاه ایشان بوده است.
خانی افزود: باغرود منطقهای زیبا و سرسبز یکی از مهمترین تفرجگاههای نیشابور در شمال شرقی این شهر است که در طول مسیر آن، رستورانها و سفرهخانههای متعددی وجود دارد که یک دریاچه زیبا با نام دریاچه باغرود، یک سایت پاراگلایدر هم رو به روی کمپ رجایی باغرود وجود دارد.
وی با اشاره به تنوع در جاذبههای طبیعی نیشابور اذعان کرد: دره هفت غار، غار سرنی، معادن فیروزه در اطراف نیشابور، از دیگر جاذبههای این شهر به شمار میروند.
آثار تاریخی و دیدنی نیشابور
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور کاروانسرای شاهعباسی نیشابور با معماری سنتی و باشکوه متعلق به دوره صفویه را از دیدنیهای نیشابور عنوان کرد و گفت: این کاروانسرا امروزه به موزه تبدیلشده، هرچند در دورههای قاجار و پهلوی به عنوان نوانخانه و شهربانی مورد استفاده قرار میگرفته است.
وی اظهار کرد: یکی از قدیمیترین بناهای قدمی و تاریخی نیشابور را مسجد جامع این شهر است که از آجر ساخته شده و ظاهری کم زرق و برق و ساده دارد و با بیش از چهار هزار مترمربع وسعت، جزء بزرگترین مساجد نیشابور است و با استناد به کتیبه موجود در آن، مسجد جامع نیشابور در سال ۸۹۹ هجری قمری به دست پهلوان علی بن بایزید کرخی ساخته شده است.
خانی دهکده و مسجد چوبی، باغ و امارت امین الاسلامی را از دیگر دیدنیهای نیشابور معرفی کرد و گفت: بازار سرپوش نیشابور متعلق به دوران صفویه، تنها بازار سنتی در خراسان رضوی است که بسیاری از مردم محلی، این بازار را به نام سوق القدیم یا بازار سرپوش و برخی آن را بازار سنتی سرپوشیده میشناسند.
وی گفت: معماری این بازار، برگرفته از سبک ایرانی اسلامی است و سقفهای منحنی گنبدی شکل آن با بافتی آجری، نشاندهنده اصالت ایرانیاش است.
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور، گرمابه مرمر را یکی دیگر از جاهای تاریخی نیشابور عنوان کرد و گفت: این حمام در بخش بازار تاریخی سرپوش قرار دارد که بر اساس اسناد تاریخی، قدمت این حمام به دوران صفویه بازمیگردد و در دوران قاجار و پهلوی نیز از این حمام استفاده میشده و روی دیوارهای این حمام نقاشیهای بسیاری به چشم میخورد که جزو دیدنیهای گرمابه بهحساب میآید.
وی افزود: همچنین آبانبار بازار نور، روبهرو درب ورودی شمالی بازار معروف سرپوش و ابتدای بازار نو قرار دارد. این آبانبار متعلق به دوران قاجار است و یکی از آثار ملی ایران به شمار میرود.
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور عنوان کرد: کاروانسرای معروف فرخآباد هم یکی از جاهای دیدنی نیشابور است که در راسته بازار قرار دارد و بخشهای بسیاری از آن نابودشده؛ اما هنوز هم امکان بازدید از آن هست.
خانی ادامه داد: آرامگاه بیبی شطیطه و زیارتگاه بانو پسنده ازجمله جاهای دیدنی نیشابور هستند، بیبی شطیطه یکی از زنان فاضل نیشابوری است که بین قرن دوم و سوم هجری قمری در این منطقه زندگی میکرد و امام موسی کاظم، عنایت خاصی به این بانو داشتهاند که برخی از ابنیه موجود در این آرامگاه، قدمت ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساله دارد. همچنین، پیکر بانو پسنده، یکی دیگر از زنان پاکدامن نیشابوری نیز در همین آرامگاه به خاک سپردهشده است.
شهری به بلندای تاریخ
رئیس میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی نیشابور با تأکید بر اینکه نیشابور، شهری به بلندای تاریخ است، گفت: شاد یاخ، شادی کاخ یا شادی یاخ، یکی از قدیمیترین و زیباترین جاهای دیدنی نیشابور به شمار میرود که مربوط به اوایل سده سوم هجری قمری در سال ۶۹۹ هجری قمری است که زمینلرزهای بزرگ، این منطقه را زیرخاک برده است اما باستان شناسان، شهر شادیاخ را در سال ۱۳۷۹ بهصورت کامل کشف کردند و در کاوشهای انجامشده متوجه شدند؛ این شهر دارای قسمتهای مختلفی همانند آهنگری، شیشهگری، اندرونی، تالار عام و اماکن مختلف دیگری بوده است و شادیاخ جزء آثار تاریخی ملی ایران است.
وی اظهار کرد: گنبدهای آجری شه میر، یکی از مهمترین نمادهای معماری ایرانی – باستانی است که در ۱۰ کیلومتری جنوب نیشابور و در مسیری منتهی به شهر کاشمر، دو گنبد آجری زیبا وجود دارد که آنها را مهرآباد و شادمهر مینامند که بر اساس نظر باستان شناسان، قدمت این گنبدهای آجری به دوران سلجوقی بازمیگردد.
خانی اعلام کرد: نیشابور با طبیعت زیبایش و وجود جاذبههای تاریخی میتواند، سفری خاطره انگیز برای هر مسافر و گردشگری رقم بزند.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی شهرستانها گردشگري سفر نوروزی اماکن تاریخی کمال الملک عطار نيشابوري خبرهای شهرستان نیشابور استانی اجتماعی نوروز ۱۴۰۳ استانی اقتصادی استانی شهرستانها گردشگری و صنایع دستی نیشابور نیشابور عنوان رئیس میراث فرهنگی تاریخی و فرهنگی جاذبه های طبیعی آرامگاه خیام کمال الملک هجری قمری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۱۳۲۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مافیای «بافت تاریخی» به زمین میخورد؟
در چند سال گذشته، طرحها و مصوبات مختلفی بهعنوان نجاتدهنده وِرد زبان مالکان خانهها و بافتهای تاریخی سراسر کشور شدهاند؛ طرحها یا لایحههایی که شورای شهر، شهرداری یا گاهی نمایندگان مجلس مطرح میکردند و هرازگاهی بر سر زبانها میافتادند و نصفه و نیمه اجرایی میشدند، اما بهواسطه قدرت مافیا در بافتهای تاریخی زمین میخوردند و بخشی دیگر از همان ابتدا بیتوجه به حال خود رها میشدند، درست مانند طرح مرمت مشارکتی سازمان میراث فرهنگی و مالکان بناهای تاریخی که حدود ۱۰ سال پیش بهعنوان یکی از نخستین طرحهای کمکی سازمان میراث فرهنگی برای مالکان آثار تاریخی مطرح شد و شاید در چند دور اول، کار بهخوبی هم پیش میرفت، اما بهمرور، بهدلیل نبود اعتبار همیشگی یا همراه نبودن بانکهایی که قرار بود به مالکان وام مرمتی پرداخت کنند، این طرح هم با شکست مواجه شد و البته هنوز هستند مالکانی که با همین طرح قصد نجات خانههای تاریخی خود را دارند.
به گزارش هم میهن، حالا در این شرایط کمتر از یکهفته پیش، شهردار تهران مصوبه «فرآیند صدور پروانه مرمت و احیا، سیاستگذاری تملک و بهرهبرداری و مدیریت بافت و بناهای تاریخی شهر تهران» را به متولیان شهری ابلاغ کرد و هدف از تهیه آن توسط اعضای شورای پنجم و ششم شهر تهران، تجدید حیات و تزریق کاربرد متناسب در بافت و بناهای تاریخی شهر تهران اعلام شد.
حامد سلیمی، مدیرکل معماری و ساختمان شهرداری تهران در زمان ابلاغ این طرح به رسانهها توضیح داد: «در سال ۱۴۰۱ لایحهای بهمنظور سیاستگذاری و اجرای صدور پروانه مرمت و احیای بناهای تاریخی و ارزشمند شهر تهران توسط شهرداری تهران، تدوین و به شورای شهر ارسال شد که پس از برگزاری جلسات متعدد و بررسیهای تخصصی با حضور اعضای کمیسیونهای شهرسازی و معماری، اجتماعی و فرهنگی شورای شهر تهران، مقرر شد تصمیم درخصوص تمام لوایح مرتبط به بافت و بناهای تاریخی بهصورت متمرکز صورت گیرد.».
اما این طرح چه بود؛ «شهرداری تهران به منظور حفاظت از ابنیه و بافت تاریخی شهر تهران، کاهش زمان و تسهیل در فرآیند مرمت و احیای آنها، نسبت به صدور «پروانه مرمت و احیا» اقدام خواهد کرد. زیرساختهای لازم و قانونی نیز در حوزههای صدور پروانه مرمت و بهرهبرداری و نظارت بر کاربریهای متناسب با هویت بنای تاریخی برای مرمت و احیای بناهای ارزشمند شهر تهران توسط مالکان و سرمایهگذاران خصوصی ایجاد شده است. معافیت از تمام عوارض مربوط به پروانههای ساختمانی، امکان توسعه بنا به میزان ۲۰ درصد از مساحت اعیان تا سقف ۲۰۰ مترمربع، اعطای کارکرد متناسب جهت احیا و الزام نداشتن به تامین پارکینگ، از مشوقهای پیشبینیشده برای مرمت و احیای ابنیه تاریخی و ارزشمند شهر تهران در اینطرح مطرح شدند.»
الزام تشکیل کمیته سیاستگذاری تملک و بهرهبرداری بناهای ارزشمند و تاریخی تحت مالکیت شهرداری تهران هم در این مصوبه جا گرفتند تا این کمیته به منظور مدیریت واحد و سیاستگذاری متمرکز در حفاظت، مرمت و بهرهبرداری از بافت و ابنیه دارای ارزش تاریخی و هویت فرهنگی شهر تهران تشکیل شود و قرار شد شرایط مناسب برای ورود سرمایهگذاران خصوصی در راستای ارتقای سرانههای خدماتی و افزایش کیفیت زندگی در بافت واجد ارزش تاریخی و فرهنگی شهر تهران ایجاد شود.
حضور «شهردار ویژه» در بافت تاریخی و تدقیق محدوده تاریخی برای عملکرد مجزای شهردار ازیکسو و ازسویدیگر امضای تفاهمنامهای مشترک با میراث فرهنگی شهر تهران برای صدور این مجوزها مطرح شدند تا باتوجه به تعداد ۲۲۰۰ بنای ثبتشدهی ملی و واجد ارزش تاریخی فرهنگی شناسایی شده در پایتخت، زمان پاسخگویی به استعلامات، فرآیند مرمت و احیا، صدور مجوزات تخریب و نوسازی در ابنیه فاقد ارزش و ارائه اطلاعات ابنیه بهصورت شفاف تسهیل شود.
این طرح قبلاً یکبار دیگر هم به صحن شورای شهر تهران رفته بود و بعد از بررسی، نواقص آن اعلام شد، اما بهنظر میرسد همچنان تعیین تکلیف مواردی مانند نحوه صدور مجوز و فرآیند چارت آن هنوز مشخص نشده است، حتی اجرای کلی طرح هم هنوز نکات مبهمی دارد، مثل چگونگی ایجاد تعامل در صدور پروانه یا اصل حضور یک شخص دوم بهعنوان «شهردار ویژه».
یکی از نکات مهم دیگر، اما مخالفت برخی از مدیران میراث فرهنگی با اصل موضوع یعنی صدور پروانه مرمت و احیاست؛ اقدامی که تا پیشازاین هم چندان در حوزه میراثیها مطرح نبود و آنها فقط طرحهای مرمتی را تایید و امضاء میکردند و همین را بهمثابه پروانه مرمتی در نظر میگرفتند، درحالیکه حالا شنیده میشود: «میراث فرهنگی خود را موظف به دادن پروانه شهرداری میداند و از شهرداری میخواهد خود را از اجراییکردن اینطرح کنار بکشد».
سد راه مافیای مرمت بناهاجاد عسگری، یکی از طراحان طرح «صدور پروانه مرمت و احیای بافتها و بناهای تاریخی شهر تهران» دراینباره توضیحاتی میدهد. او میگوید: «این طرح از سوی شورای شهر پنجم تهران ارائه و با حمایت یکی از اعضای کمیسیون فرهنگی ـ اجتماعی شورای شهر پنجم تهیه شد، هرچند در زمان ارائه در شورای شهر نمایندگان شهرداری هم طرح مشابهی را ارائه کردند، اما درنهایت موارد مهم از هر دو طرح ترکیب و تدوین شد و به مرحله امروز رسید، حتی متولیان میراث فرهنگی هم در جلسات اولیه از حامیان طرح بودند، در چند جلسه بررسی حاضر شدند و موانعی ایجاد کردند تا سرانجام اواخر سال گذشته طرح تصویب شد.»
دبیر کمیته پیگیری خانههای تاریخی تهران، مهمترین نقطه مثبت این طرح را قانونمند اجراشدن آن میداند: «در این طرح قرار است مالک بنا سراغ دستگاههای مختلفی برای پروانه اجرایی خود نرود، بلکه قرار است نسبت به مدلهای قبلی قانونمندتر عمل کند.»
به گفته او، این طرح راه را بر مافیای مرمت بناهای تاریخی و حتی کسانی که از تخریب این بناها نسبت به احیایشان سود بیشتری میبرند، میبندد. عسگری معتقد است که با اجراییشدن این طرح و نهاییشدناش در تهران، میتوان آن را به شهرهای دیگر هم بسط داد و حتی بهعنوان یک مدل و قانون درست در دسترس متولیان شهری شهرهای دیگر قرار داد.
شهردار ویژه؟سولماز شمشیری هم که مدیر دفتر توسعه محلی بازار است، درباره این موضوع صحبت میکند و میگوید: «صدور مجوز مرمت و احیا یک فرآیند است که مجوز، یکسمت ماجرا و سمتدیگر، نحوه به اجرا رساندن آن است. معمولاً در قوانین و ضوابط موارد بهصورت کلی نوشته میشوند، اما در زمان اجرا چیز دیگری ترجمه میکنند، دراینمیان بحث تسهیلگری اجرا میتواند از منحرفشدن مسیر جلوگیری کند.»
او ادامه میدهد: «وقتی قرار است بنایی تاریخی مرمت شود، در برخی از نقاط خانه باید بازسازیهایی هم انجام شود، مثلاً سقف چوبی یک خانه نیاز به تعویض الوار دارد، دراینمیان شهرداری میتواند مانع شود و بگوید برای تعمیر سقف باید پرونده تشکیل و عوارض آن پرداخت شود، اما زمانیکه این بحث وارد مصوبه مرمت و احیا میشود، حتی اگر فقط شامل تعمیر سقف باشد، دیگر مانعی از سوی شهرداری نیست و پس از آن باتوجه به کاربریهایی که برای احیای آن بنا مطرح است، دیگر لازم نیست برای تغییر کاربری عوارضی پرداخت شود و درواقع شهرداری از عوارض تجاری شهر میگذرد، این موارد برای نقاطی مانند بازار تهران بسیار کمککنندهتر است، چون در جایی مانند بازار نیاز به مشوق مالی هم نیست، اما شاید در محلات دیگر مشوق مالی کمککننده باشد.»
طی سالهای گذشته شهرداری تهران بهواسطه اقدامات تخریبی که بدون مجوز میراث فرهنگی بارها انجام داده بود، آنطور که باید نتوانست اعتماد میراث فرهنگی و فعالان میراثی را در حمایت از بافتها و بناهای تاریخی شهر جلب کند و حالا براساس این طرح که توسط شورای شهر تهران هم تصویب شده، صدور مجوزهای مرمت و احیا هم قرار است توسط شهرداری انجام شود.
شمشیری درباره صدور پروانه مرمت و احیا توسط شهرداری میگوید: «در حالت کلی میراث فرهنگی بهدلیل بودجه کم سالانه و امکانات و نیروهای کمتری که در حوزه شهر تهران دارد، بهنظر میرسد قدرت و امکانات صدور مجوز مرمت و احیا را ندارد، بنابراین این دستگاه نظارت بر مرمت و احیا را بهعهده گرفته و ازسویدیگر شهرداری دستکم تاکنون بهدلیل صدور مجوزهای مختلف برای تخریب، بازسازی و حتی تعمیرات اساسی و غیراساسی یک فرآیند برای صدور مجوز داشته، نیروهایی را برای این کار تربیت کرده و البته نباید فراموش کرد که بخشی از درآمد شهرداری بر دریافت عوارض استوار است، چون از ابتدا این کار برعهده شهرداری بوده و بهنظر میرسد این نهاد بهتر از هر دستگاهی بتواند آن را به سرانجام برساند. اما اگر میراث فرهنگی هم قدری قدرتمندتر ظاهر شود و بتواند بهجای واژه «دریافت عوارض نوسازی» از بناهای تاریخی، «عوارض مرمت و مقاومسازی» را جایگزین کند و به این موضوع ورود کند، میتواند مرجع صدور مجوز مرمت و احیا هم باشد.
تهران عقب ماندمدیر دفتر تسهیلگری بازار بزرگ تهران با تاکید بر این نکته که شهرهای دیگر کشور دراینزمینه از پایتخت جلو زدهاند، توضیح میدهد: «بافتهای تاریخی شهرهایی مانند کاشان، اصفهان، یزد و شیراز پیشتازتر از تهران برای زنده نگه داشتن بافتهای تاریخی خود عمل میکنند، معتقدم تهران دراینزمینه عقب مانده که یکی از مهمترین دلایل آن را باید همجواری با بازار تهران و تبدیلشدن بخش زیادی از بافت به انبار دانست؛ شاید بهتر است بگوییم برای نجات بافت تاریخی تهران باید از این شهرها درس بگیریم، بعید میدانم آنها نیازی به این طرح داشته باشند.»
تحمیل استفاده از شهردار ویژه در بافت تاریخی، موضوعی است که از سوی شمشیری مطرح میشود. او میگوید: «با این بخش از طرح موافق نبودم، نمیدانم از کجا آمده، بهنظرم یک نگاه تحمیلی است، چون بازار تهران یک مجموعه است که با حصار صفوی (محدوده پیرامونیاش) شکل میگیرد و درهمتنیدگی دارد و باید متوجه بود که مشکل بازار را در بلوک ۱۱۲ هکتاری محصور با خیابانهای پیرامونش نمیتوان حل کرد.»
او با بیان اینکه در شرایط کنونی این محدوده از درون بهشدت متراکم شده و در حال انفجار است و امدادرسانی به این محدوده در مواقع بحران چهبسا امکانپذیر نیست، توضیح میدهد: «در این شرایط اگر قرار باشد نقشی بهنام «شهردار ویژه» بهصورت جداگانه ایجاد شود، ممکن است بحث درآمدزایی آن ایجاد شود که کارها پیچیدهتر میشود. معتقدم شهردار بافت تاریخی گزینه بهتری است؛ اینکه مناطق ۱۱ و ۱۲ تهران شهرداری منسجم داشته باشند، از حضور یک شهردار ویژه که بخواهد راه را از ابتدا طی کند، بهتر است و البته مهمترین حُسن حضور آن در بافت تاریخی، جلوگیری از هدر رفتن اعتبار است.»
براساس اعلام او، متاسفانه در بازار، قدرتهای پنهان و آشکار متعددی وجود دارد و مدیریت شهری در بازار مانند سایر بخشهای شهر هم اکثراً شخصی و سلیقهای است، حال ایجاد شهرداری ویژه برای قلب اقتصادی پایتخت کشور که نقش قوی و جدی در مسائل سیاسی، امنیتی و اجتماعی دارد، میتواند مانند یک شمشیر دولبه عمل کند و چه بسا آسیبش برای بازار تاریخی تهران بیشتر از حُسن آن باشد.
چکشکاری نشدهبهروز مرباغی، مرمتگر و شهرساز که چندسال گذشته خانهای تاریخی را در دل بافت تاریخی «اودلاجان» خرید و از آنزمان فعالیت حرفهای خود را در خیابان پامنار انجام میدهد هم به چند نکته اشاره میکند. او میگوید: «اقداماتی که میراث فرهنگی باید انجام دهد در این مصوبه به وضوح مشخص شده است، صدور مجوزها منوط به توافق با میراث فرهنگی است، درست مانند سالهای گذشته که شهرداری قبل از صدور هر نوع پروانهای موظف به استعلام از میراث فرهنگی بود.»
این معمار با اشاره به تجربههای گذشته خود میگوید: «به چشم دیدهام بدنه کارشناسی میراث و بدنه کارشناسان شهرداری معمولاً با یکدیگر همخوان نیستند و زمانی که شهرداری کسی را برای گرفتن تاییدیه از میراث فرهنگی معرفی میکند، گاهی اوقات روند گرفتن مجوز با، اما و اگرهای میراثی، طولانیتر میشود.»
او روند کلی مرمت را در این طرح، مشابه همان روند قدیمی میداند: «مجوز را شهرداری یا مدیر بافت تاریخی قدیمی که حالا همان شهردار ویژه است، باید صادر کند و از میراث فرهنگی استعلام بگیرد. اما دراینمیان یکی از بندهای طرح، روش همکاری با میراث فرهنگی در قالب کمیته فنی مشترک بین شهرداری و میراث فرهنگی است که آن را متفاوت میکند، چون میتواند راهبری صدور مجوزها باشد و اگر چنین کمیته مشخصی دراینزمینه تشکیل شود و صدور مجوزها را در دست گیرد، اتفاقات بهتری رخ میدهد.»
مرباغی معتقد است، مانند بسیاری از کشورهای دیگر دنیا، باید شهرداری آگاه به همه زمینهها در رأس کار باشد که در عین داشتن تجربه، بتواند هماهنگی خوبی نیز با دستگاهها داشته باشد، در این شرایط به دور از هر نوع ادارهبازی و با خیال راحت کمیتههای مختلف که جز وقت گذراندن کار دیگری ندارند، حذف میشوند: «در گذشته با ایجاد اداره بافت تاریخی تهران، این پست فقط وظایفی را برعهده داشت، اما حکم اختیار برای عملکرد درست نداشت، حالا در این طرح قرار است به فاصله چندماه بعد از ابلاغ این مصوبه، تدقیق محدوده بافت تاریخی تهران انجام شود، بهحدیکه مانند شهردار یک منطقه جدید مسئولیت دارد.»
او مشوقهایی که برای مالکان خانههای تاریخی در نظر گرفته شده مانند تامین نکردن پارکینگ در موارد خاص یا بخشودگی ۲۰ درصد اعیان یک خانه برای ساخت تاسیسات عمرانی را ازجمله این موارد میداند که میتواند یک امتیاز مثبت برای مالکان بناهای تاریخی باشد؛ کسانی که قصد بازسازی بناهای تاریخی خود را دارند. به گفته مرباغی، در این طرح عنوانشده که میتوان به بنای مرمتشده کاربردهای متناسب داد و میتوان خانه مسکونی را با مجوز میراث فرهنگی و کمیسیون ماده ۵ به تجاری (مانند اقامتی) تبدیل کرد، این درحالیاست که کمیسیون ماده ۵ این اختیار را ندارد، برخلاف طرح تفصیلی چیزی را تصویب کند، بنابراین در این شرایط پیچیدگی به وجود میآید و به نظر میرسد در موارد مشابه هم نیاز است تا این طرح چکش کوچکی بخورد، برخی کمیتهها کوچکتر و حتی حذف شوند تا کارها روانتر باشد، هرچند نکات قابلتوجه مثبت زیادی هم دارد.
مسئولیت با کیست؟حالا سوال این است که در این طرح آیا به جرائم بناهای تاریخی، احتمال درخواستها برای توسعه این بناها هم توجه شده؟ اینکه نقش میراث فرهنگی بهعنوان دستکم یک ناظر دقیق کجای طرح است؟ هرچند تاییدیه پروانهها برعهده این نهاد متولی گذاشته شده باشد، اما آیا این همه مسئولیت که به بافت تاریخی و شهردار ویژه (که مشخص نیست عملکرد آن تا چهحد است) سپرده شده، میتواند بهدرستی جلو برود و شخص انتخابشده این کارها را به درستی انجام دهد؟ تخصص فردی که برای این کار انتخاب میشود، چه خواهد بود؟ آیا تیم متخصصی در معاونت بافتهای تاریخی حضور خواهد داشت که کارآمد و مجرب باشد؟
بهنظر میرسد، باید این نکته را هم بررسی کرد که باتوجه به شاکله مهم این طرح که چندینسال هم برای تهیه آن وقت و هزینه شده و حتی جلسات شورای شهر صرف آن شده، همراهی میراث فرهنگی، شهرداری و شورای شهر تا چهحد است؟ همکاریای که تا همین دیروز و در آخرین نمونه آن یعنی ساختمان «تئاتر سنگلج» قابل قبول نبود. وقتی شهرداری بدون اعلام به میراثفرهنگی ساختمان کناری این بنای تاریخی را تخریب میکند و باعث واردشدن لرزش زیادی به بنا میشود، یعنی شهرداری میتواند خود را برای حفاظت از خانهها و بافتهای تاریخی ثابت کند؟
ازسویدیگر نهتنها لازم است ناظران میراث فرهنگی تهران مشخص شوند (سازمانی که کمبودها از کارشناس گرفته تا امکانات بازرسی و نظارتی آن را در اکثر موارد عملیاتی خود ناکام گذاشته)، بلکه تجربه در طرحهای بافت تاریخی ثابت کرده که معمولاً بیشتر به خود ساختمان توجه میشود تا بافت تاریخی؛ بنابراین نیاز است همانطور که برای بافت فرسوده امتیاز و مشوقهای مالی میدهند، برای اجراییکردن این طرح هم، جز مشوق پارکینگ، مشوقهای کارآمدتری داده شود.
حالا بهنظر میرسد مصوبه تازه تصویب شده که شهردار تهران هم در حال ابلاغ آن به همه مراکز بالادستی شهری است، آنقدر سرزنده و کاربردی نیست که به آن امید چندانی داشت، مگر اینکه افراد انتخابشده در مسیر این مصوبه، ارادهای قوی برای اجرا داشته باشند.